shkhe
Core Web Vitals چیست Core Web Vitals چیست
adminPhoto

علی شفیعی

مدیرعامل

Core Web Vitals چیست

اشتراک گذاری مطلب

طبق آمار، 53 درصد از کل ترافیک ورودی وب سایت ها از جستجوی ارگانیک در گوگل است.

توجه به فاکتور Core Web Vitals برای افزایش سرعت بارگزاری سایت و در نهایت ارائه یک تجربه کاربری مناسب ضروری است و باعث می شود که کیفیت تجربه ارائه شده به کاربر را درک کنید و آن را بهبود دهید.

گوگل این الگوریتم را برای تجزیه و تحلیل جزئیات کوچک طراحی کرده است تا سایت ها بهترین محتوا و نتایج را ارائه دهند.

بنابراین این معیار راهنمایی برای توسعه دهنگان وب است.

Core Web Vitals پارامتر مهم گوگل

در سال های اخیر گوگل به سمت یک رویکرد کاربر محور در رتبه بندی صفحات وب حرکت کرده است.

به همین منظور این موتور جست و جو یکی از برترین ترندهای سئو 2021، یعنی معیار Core Web Vitals را معرفی کرد.

بر اساس هسته حیاتی گوگل، وب‌سایت‌هایی که از نظر زمان بارگذاری محتوای اصلی، میزان تاخیر ورود به صفحات و ثبات ظاهری خوب عمل می‌کنند،

بهبود سئو و رتبه بالاتری در نتایج خواهند داشت.

در سرچ کنسول گوگل منویی با همین عنوان وجود دارد که با ارائه گزارش کلی به شما برای بهبود سایت تان کمک می کند.

هسته حیاتی گوگل مجموعه‌ای از معیارهای استاندارد شده Google است که به توسعه‌دهندگان وب کمک می‌کند درک کنند کاربران چگونه یک صفحه وب را تجربه می‌کنند.

CLS چه چیزهای را اندازه گیری می کند
 پارامتر مهم گوگل

معیارهای Core Web Vitals چیست؟

حالا که فهمیدید کاربرد و مفهوم Core Web Vitals چیست، زمان آن رسیده که بگوییم شامل چه معیارهایی می شود.

این فاکتور کیفی مجموعه ای از معیارها مربوط به سرعت، پاسخگویی و ثبات ظاهری (Visual Stability) وبسایت ها است و به صاحبان سایت کمک می کند تا تجربه کاربری سایت خود را در وب اندازه گیری کنند.

فاکتورهایی که Core Web Vitals را تشکیل می دهند در زیر مشاهده می کنید.

  • بارگیری یا Largest Contentful Paint (LCP)
  • تعامل یا First Input Delay (FID)
  • پایداری ظاهری یا Cumulative Layout Shift (CLS)

این معیارها برای ایجاد تجربه کاربری خوب در یک وب سایت کافی نیست،

اما می تواند با هم ترکیب شود و به توسعه دهندگان کمک کند تا با روشی کارآمد به عیب یابی وبسایت از نظر تجربه ارائه شده به کاربر بپردازند.

1. Largest Contentful Paint

اگر بخواهم بگویم LCP در Core Web Vitals چیست؟ مخفف عبارت Largest Contentful Paint و معیار اصلی هسته حیاتی گوگل است.

مدیران سایت می توانند از این معیار برای ارزیابی تجربه کاربری استفاده کنند و ببینند بزرگترین محتوای (از لحاظ حجم) قابل مشاهده در صفحه برای مخاطبان در چه مدت زمانی لود می شوند.

سایت ها به صفحاتی نیاز دارند که سریع بارگذاری شوند تا تجربه کاربری لذت بخشی ایجاد کنند.

علاوه بر اینکه زمان بارگذاری یک عامل حیاتی برای یک تجربه کاربری مثبت است،

صفحه ای که سریع بارگذاری می شود، رتبه بالاتری در گوگل می گیرد.

صفحات با زمان‌ های بارگذاری سریع در مقایسه با صفحه‌ ای با زمان بارگذاری کند، نرخ تبدیل بالاتری دارند.

LCP چه چیزی را اندازه گیری می کند؟

LCP زمان بارگیری بخش های محتوایی مختلف را در صفحه نمایش کاربر اندازه گیری می کند.

این معیار هسته حیاتی گوگل فقط به شما می ‌گوید که محتوا با چه سرعتی در صفحه نمایش به کاربر داده می ‌شوند.

در این سنجش زیرمنو ها در نظر گرفته نمی ‌شود.

مقدار LCP باید حدود 2.5 ثانیه پس از شروع بارگذاری صفحه باشد.

روش های بهبود LCP: بهینه سازی تصاویر با استفاده از فرمت‌هایی مانند WebP، استفاده از تصاویر با اندازه مناسب،

بهبود سرعت سرور و بهینه سازی منابع و فایل های CSS و جاوا اسکریپ.

Core Web Vitals چه کاربردی دارد
معیارهای Core Web Vitals

2. Cumulative Layout Shift

مدیران سایت باید تعامل با لینک ها و دکمه های یک سایت را تا حد امکان آسان کنند تا نرخ تبدیل را افزایش دهند.

CLS در Core Web Vitals چیست؟

مخفف Cumulative Layout Shift معیاری است که لینک ها یا دکمه‌هایی را که پس از بارگیری صفحه وب به هم می ریزند شناسایی می ‌کند.

با این معیار صاحبان سایت می توانند قابلیت استفاده را بهبود بخشند در نتیجه نرخ کلیک و فروش آنلاین را افزایش دهند.

برای اینکه این معیار ملموس تر باشد فرض کنید یک تصویر متحرک در یک CTA یا کال تو اکشن در خارج از محدوده قابل کلیک حرکت کند

ظاهر این کال تو اکشن برای کاربر جلب نخواهد بود.  نشان‌ دهنده اینگونه از مشکلات است که کاربران هنگام تلاش برای تعامل با عناصر در سایت پس از رندر شدن صفحه تجربه می ‌کنند.

 CLS چه چیزی را اندازه گیری می کند؟

 نشان می دهد عناصر ظاهری در زمان لود شدن در صفحه جابجا می شوند یا خیر.

به زبان ساده، این معیار به صاحبان سایت کمک می کند تا بفهمند که در حالی که کاربر در حال خواندن مطالب در یک صفحه خاص است آیا محتوایی مانند متن، دکمه ها و بنرها ثبات ظاهری دارند یا نه.

عناصری که موقعیت خود را تغییر می دهند می توانند باعث سردرگمی کاربران شوند،

بنابراین مهم است که اطمینان حاصل شود که تمام محتوا پس از بارگیری صفحه در مرورگر کاربر در جای خود باقی می ماند.

CLS به معیارهای اصلی برای تعیین پایداری ظاهری یک صفحه از دیدگاه کاربر نگاه می کند.

CLS سایت باید 0.1 یا کمتر داشته باشد.

بهبود CLS: تعیین اولویت لود عناصر و المان های صفحه و استفاده از تگ‌ های HTML برای تعیین جایگاه آن ها به جابجا نشدن آن ها در زمان لود شدن در مرورگر کمک می کند و از عوامل بهبود CLS است.

3. First Input Delay

FID مخفف First Input Delay معیار تأخیر ورود اول یا نمایش اولیه یک عنصر از محتوای صفحه است.

یعنی زمان پاسخ و اولین تعامل با کاربر را از لحظه ورود کاربر اندازه گیری می کند

تا صفحاتی را که دارای تاخیر زیاد هستند و می توانند باعث نا امیدی مخاطبان شوند را شناسایی کند.

وب سایت های مدرن از مجموعه ای از فناوری های پیشرفته و ویجت های محتوای پویا برای ارائه محتوا به مخاطبان خود استفاده می کنند.

در حالی که این نوع پیشرفت‌ ها می‌تواند کیفیت محتوا را بهبود بخشد،

می‌توانند زمان‌هایی را با تاخیر ایجاد کنند که کاربر را ملزم می‌کند منتظر بماند تا مرورگر خود بر اساس ورودی خود عمل کند و نتایج را نمایش دهد.

توسعه دهندگان باید مدت زمانی را که کاربران در انتظار پاسخگویی مرورگرها می گذرانند کاهش دهند تا تعامل و قابلیت استفاده سایت را بهبود بخشد.

FID چه چیزی را اندازه گیری می کند؟

میزان پاسخگویی عناصر صفحه را به کاربر هنگام بارگیری عناصر اندازه گیری می کند. FID فقط رویدادهایی مانند کلیک ها و فشار دادن دکمه ها را ثبت می کند.

هدف صاحبان سایت باید ارائه یک تجربه کاربری خوب با FID کمتر از 100 میلی ثانیه باشد.

بهینه سازی FID: بهینه کردن کد های جاوا اسکریپت و محتوای صفحات در بهبود FID موثر است.

لازم به ذکر است که اندازه گیری FID دشوار است. امتیاز به متغیرهای خارج از کنترل شما مانند توانایی دستگاه کاربران و سرعت اینترنت مخاطبان هم بستگی دارد.

گردآوری: نایس کدرز

دیدگاه ها

کامنتی برای این پست وجود نداره

چند مطلب دیگه

آخرین مطالب

افزودن دیدگاه


ارسال
بیخیال
shakhe 1 shakhe 2